دست نوشته های یک پدر

دست نوشته های یک پدر

این صفحه را برای دخترم مینوسیم...
دست نوشته های یک پدر

دست نوشته های یک پدر

این صفحه را برای دخترم مینوسیم...

آمادگی برای ورود دخملی

خوب مثل اینکه تاخیرم از دفعه قبل هم بیشتر شد و دلیلش بیشتر مشغله کاری و فکری زیاد هست که نوشتن رو سخت کرده.به هر حال نوشتن یه ذهن باز و آزاد میخواد.

بزرگترین اتفاق این هفته موفق شدن در گرفتن یک وام مناسب بود که البته امیدوارم کار کسی به کاغذ بازی ادارات نرسه.برخورد بی خردانه کارمندها و اینکه میبینم چه کسانی با چه میزان صلاحیت علمی و کاری پشت میزی قرار میگیرن واقعا عذابم میده با توجه به شغلم راضی ام که در طول سال کمترین گذرم به ادارات دولتی میرسه.واسه همین مساله ظرفیتم هم در برابر بوروکراسی اداری خیلی کمه و خیلی عصبی میشم.خلاصه موفق شدم و الان پول تو حسابم هست.البته این پول رو بیشتر برای تجهیز اتاق دخمل بابایی گرفتم و میخوام بهترین ها رو در حد توانم براش فراهم کنم.

اولین گام رو در این زمینه برداشتم و با مامانیش رفتیم چند تا فروشگاه سرویس خواب رو بازدید کردیم و اطلاعاتی کسب کردیم.سر آمدش ارژن و آپادانا بود که البته ارژن کلا کلاس کاری اش انگار در حد تیم ملی هست!! و البته قیمتش هم به همون اندازه بالاتر.اما نو آوری هاش و فانتزی بودنش خیلی به دلمون نشست.

البته قرار بود ما کم کم بعد از سونوی سوم شروع به درست کردن اتاق دخملی بکنیم که نمیدونم چرا دکتر وقت سونو به ما نداد و در حالیکه دکتر سونولوژیست گفته بود باید ماه بعد که اسفند هم میشه بیاین.در هر حال مثل اینکه این مرحله سوم سونو رو بعضی ها دیرتر میدن.واسه همین چون سونولوژیست هم سری قبل گفته بود دفعه دیگه برای خرید اینا اقدام کنید ما یکمی دست و دلمون ترسیده چون اشتباه در تعیین جنسیت اتفاقی هست که با خرید وسایل خیلی کار رو برای ما مشکل میکنه.خلاصه خریدها رو شاید گذاشتیم اونور سال جدید چون نوبت دکتر مامانی ۱۹ اسفند هست.

اما تمام ذهنمون رو سیسمونی و چیدن اتاقش هست مخصوصا مامانی که همش در حال سرکشی به سایت های مخصوص این مساله هست تا با بهترین سبک اتاق رو درست کنیم.

اسم هم دومین مشغله ماست که هنوز نهایی اش نکردیم و قرار هست برای این مساله هم عجله نکنیم.

یک اتفاق خوب این هفته هم تحویل گرفتن تندر سفیدمون بود که ثبت نام کرده بودم و چهارشنبه به ما تحویل دادن.کلا با تجربیات قبلی من ماشین جالبی هست.چیدمان داشبورد و داخلش خیلی با نمکه و اما فرمون کلاچ اش خیلی نرمه و موتور قوی داره.خلاصه اینم ماشینی هست که دخمل بابا رو باهاش میاریم خونه اش.

پ.ن: از همه دوستانی که نظر میدن واقعا سپاسگذارم فقط یک نکته اینکه من زیاد اهل نظر دادن تو وب لاگها نیستم اما اکثرشونو میخونم.اینو به حساب خودخواهی نویسنده نزارید و بازهم با نظراتون منو به نوشتن امیدوار کنید.

نظرات 14 + ارسال نظر
فــــــرنازی :) شنبه 30 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:14 ق.ظ http://www.farnazsaeed.blogfa.com

منم بعد از کلی گشتن تو یافت آباد تهران
اینور اونور تحقیق کردن
از نظر جنس ُ همه چی
آخرش به این نتیجه رسیدیم که ارژن از همش بهتر با قیمت مناسب
مثلا سرویس های چینی هم بودن تو یافت آباد
اما تعداد وسایلش کم بود
با این که ارژن تعداد وسایل سرویس خوابش زیاده
قیمتش درمقابل اونا خیلی مناسبه
من سرویس قلب ارژن و خواهرم هم سرویس آبی رنگ ُ گرفت آنجلیا بود فک کنم
از نظر جنس با بقیه قابل مقایسه نیست
ظاهرشم که عالیـ ِ
مشتاق دیدن ِ عکس ِ دخملی هستم ....

پگاه شنبه 30 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:28 ب.ظ http://pegah.blogfa.com

سلام پدری، قربونش برم من که اینقدر مامان و بابای مهربونی داره.
شماره مو برای مامانی گذاشتم تهران چیزی خواستین خبرم کنین، خوشحال میشم برای کوچولوی دوست داشتنی خودم کاری کنم.
مراقب مامان خانومی باش.

نلی یکشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:36 ب.ظ http://neli59.persianblog.ir/

به به دخملی هنوز نیومده برکت و شانس آورده ... ماشااله هزار ماشااله ..... امیدوارم با اومدنش زندگی تون از اینم بهتر بشه .... ماشینتونم مبارک ..... امیدوارم با اومدن دخملی تبدیل به بنز بشه مواظب مامانی مهربونش باشید.....

ساینا!. دوشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:16 ب.ظ

سلام اقا مهندس وام و ماشینتون مبارک!.

چه دخمل خوشبختی که این مامان و بابای فهمیده رو داره...

اسم واقعا کار سخته..ایشالله یه اسم خوب و بامسما پیدا کنید..

سرویسهای اتاق بجه
کپل پا هم خوبه البته من تو کیفیت و کمیتش نیستم اما طرحهای خوشگلی داره..فکر کنم مال ترکیه اس...

سارا و سالار دوشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 04:31 ب.ظ http://sara-salar.persianblog.ir

سلام
نمیدونم تا حالا به ما ام سر زدید یا نه اما من خیلی وقته دوست ...بانو یا همون ستایش جان هستم....
ما منتظر عکسای دخملی ناااااااااااااااااز هستیمااااااااااااااااااا...زودتر از اون عکسای اتاق خوشگل دخملی که با سلیقه مامانی و بابایی ش چیده شده

تارا دوشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:52 ب.ظ http://www.ghalb.persianblog.ir

آخی خیلی شما زن و شوهر رو می دوستم چه خوشبخت میشه دخملیتون.خوش به حالش
راستی چرا سیسمونی رو خودتون دارید می خرید؟آخه معمولا مادر عروس سیسمونی می خره.شما رسم ندارین؟

سیندرلا سه‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 06:07 ب.ظ

سلام. بسیار تبریک میگم بابت ماشین. این دخملی حسابی قدمش خوبه هزار ماشالله
انشالله که بهترین سیسمونی و بهترین اسم رو برای این دخمل کوچولو انتخاب کنید.
براتون آرزوی سلامتی روز افزون و شادی بی نهایت را دارم.
راستی من هم یکی از دوستان مجازی مامان دخملی هستم.
خوشبختم.

الهه چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:53 ب.ظ http://itsmylife.persianblog.ir

سلام به شما پدر عزیز.
با خوندن وبلاگ شما اشکم جاری شد!!!
من دخملی دیروزم! (دیروز یعنی حدود 21 سال پیش)
پدر منم چنین چیزایی برای من نوشته بود اون زمان. و حالا منم که برای اون مینویسم. حالا چرا اشک؟ شاید اگر وبلاگمو بخونید بفهمید. دخترا خیلی باباشونو دوس دارن حتی اگر بد باشه.
مطمئن باشید دخملی نازتون هم با شما حرف میزنه خیلی پدر و مادر خوبی داره .
راستی اینجا چرا نمیشه نظر خصوصی فرستاد؟ این خصوصی بود

ضحی پنج‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:11 ق.ظ http://zozooooo.blogfa.com/

بابا مهندس روزتون مبارک.
من دوست مامان مهندسم.واسه فینگیلی هم تبریک.

ترنم زندگی(بهار) جمعه 6 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 06:55 ب.ظ

ووووووووووووووووووای ستایش کو پس بهش بگین یه کامنتی رو اشتباهی گذاشتم حذفش کنه

قاسم شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 03:34 ب.ظ http://1www.blogsky.com

اسم جیگول چی شد؟

خوشبخت دوشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:18 ق.ظ http://zendegieghashang.blogfa.com

سلام
به نظرم خریداتونو خیلی دیر نکنید
ممکنه مامانی آخراش خیلی توان نداشته باشه

من و هسملی سه‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 03:17 ب.ظ http://manohasmali.blogfa.com

سلام روزتون به خیر
بالاخره آدرسو پیدا کردم! س ح ر نذاشته بود آخه!

مبارک باشه وامتون، به سلامتی
کپل پا هم خوبه ولی نمی دونم اونجا هم شعبه داره یا نه؟! یکی دیگه هم بود که یادم نمیاد الان
مبارک باشه ماشین جدیدتون، هسملی میگه ماشین خوبیه ولی من شکل ظاهرشو دوست ندارم، ان شاء الله چرخش به شادی بچرخه براتون

مامان زهرا نازنازی چهارشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:36 ق.ظ http://www.zahra1389.persianblog.ir

سلام بابایی

موفق و پیروز باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد