دست نوشته های یک پدر

دست نوشته های یک پدر

این صفحه را برای دخترم مینوسیم...
دست نوشته های یک پدر

دست نوشته های یک پدر

این صفحه را برای دخترم مینوسیم...

چوب شور

دیروز بعد از ظهر حدود ساعت شش بلند شدم رفتم برای ایرسا چوب شور خریدم.نمیدونید از این کار چه لذتی بردم.از دیروز غرق این شادی ام.شاید خنده دار باشه برای شما اما من خیلی کیف کردم.


نمیخوام زیاد هم واسش دلیل و توضیح بیارم.فعلا همینو داشته باشید